شعر و ادبیات فارسی، واگویه ها و ادبیات جهان

شعر و ادبیات فارسی، واگویه ها و ادبیات جهان

مجموعه ادبیات کهن از غزل، قصیده، رباعی و حکایات تا ادبیات معاصر ایران و جهان
شعر و ادبیات فارسی، واگویه ها و ادبیات جهان

شعر و ادبیات فارسی، واگویه ها و ادبیات جهان

مجموعه ادبیات کهن از غزل، قصیده، رباعی و حکایات تا ادبیات معاصر ایران و جهان

ای عشق تو ما را به کجا می کشی ای عشق جز محنت و غم نیستی اما

ای عشق تو ما را به کجا می‌کشی ای عشق!

جز محنت و غم نیستی، اما خوشی ای عشق


این شوری و شیرینی من خود ز لب توست

صد بار مرا می‌پزی و می‌چشی ای عشق


چون زر همه در حسرت مس گشتنم امروز

تا باز تو دستی به سر من کشی ای عشق


دین و دل و حسن و هنر و دولت و دانش

چندان که نگه می‌کنمت هر ششی ای عشق


رخساره مردان نگر آراسته خون

هنگامه حسن است چرا خامشی ای عشق


آواز خوشت بوی دل سوخته دارد

پیداست که مرغ چمن آتشی ای عشق


بگذار که چون سایه هنوزت بگدازند

از بوته ایام چه غم؟ بی غشی ای عشق


هوشنگ ابتهاج

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد